سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلوک

سلام

امروز شنبه است .حتما دعای این روز را تا بحال خوانده اید. و حتما سلام به رسول خاتم روحی له الفدا داده اید.

اما عرض بنده امروز چیز دیگری است.بیایید تصمیم بگیریم امروز را مطابق معیار نبوی بگذرانیم . میدانیم لقمه ی گلو گیری است اما اگر 20 فاکتور مشخص کنیم و. از بین انها فقط 5 فاکتور را اجرا کنیم بازهم پیشرفت کرده ایم.

من برای امروز  چند فاکتور در نظر دارم: لبخند - خوش خلقی با بندگان - مدیریت زمان - پیشقدمی در سلام - نگاهداری چشم - مراقبت از زبان(بسیار مهم!!) -و گوش!!

بیایید امروز به حرمت رسول معَظّم غیبت نکنیم.اگر همین یک عمل را هم یک روز انجام دهیم .پیشرفت عظیمی بوده.

علیه توکلت و الیه المستعان

 



برچسب‌ها:
[ شنبه 90/7/30 ] [ 11:52 صبح ] [ م.رزاقی ] [ نظر ]

سنگینی یک سنگ را روی نفس هایم میشمارم!

گویی زمان تمام شد.آسمان صیحه ای نکشید. ومن افسوس میخورم.شاید فردا نباشم.شاید به جمعه دیگر نرسم.هنوز حرفهایم تمام نشده. نادانسته هایم را نپرسیده ام. راه را نه جسته ام و نه رفته.

وتو آرام در گوشه ای بار غمت را با آسمان در میان گذاشتی.

دلت سبز آقای من سرت سلامت مولای من منتظر مینشینم. اما نه فقط با نگاه به جادّه .

آقای مهربانی ها ! اِی از تَبار برگزیده قول میدهم، عهد میبندم، پایداری کنم و اصلاح کنم اَوّل نفسم را وبعد اَطرافم را.

میدانم عهد شکنی هایم بیش از وفایشان بوده اند امّا از اعماق وجودم میخواهم و آرزو میکنم لایق دیدار یوسف زهرا باشم.

«اَللّهم عجِّّل لولیکَ الفَرَج»

 



برچسب‌ها:
[ جمعه 90/7/29 ] [ 5:32 عصر ] [ م.رزاقی ] [ نظر ]

ظهر جمعه و دلتنگی

امید  امدنت و ترس از اینکه این جمعه ی اخر نباشد.تمام غصه های دنیا را در دلم جمع میکنم.تا برایت بنویسم.تمام محرومیت های تمام مظلومین را.

اقا ما تغییر کرده ایم . دیگر مظلوم منفعل نیستیم ! فریاد میزنیم و خون میدهیم تا حق را باز ستانیم ! اما بدون شما نمیشود. مولای مهربان کوچه های دلتنگی یعنی چشم های ما از بیابان ها هم ناقابل تر است که قدم رنجه نمیکنی؟ یا قلبهای مان سخت تر از سنگ صخره ها شده ؟ باور کن ما به مهمان نوازی شهره ایم. تازه شما صاحب این خانه ای ایران ملک شماست!

ببین چشم ازادی خواهان چگونه میگرید!ببین چگونه فریادها بی امید سر داده میشوند ! امروز دیگر امدنت فقط ارزوی مسلم نیست هر مسیحی و یهودی ازادی خواهی نیز در حسرتت لب میگزند و داغ بر سینه دارند ! هر چند نامت را ندانند هر چند رسمت را نشناسند اما در دل ارزوی فریادرس میکنند!

از کودک زلزله زده ژاپنی تا انسوتر قحطی سومالی و نزدیکتر به ان بحران خون در کنگو همینجا نزدیک ما سفاکی وهابیت در بحرین و حجاز ! شمال در چین وچچن و غرب در فرانسه و انگلیس و یونان و امریکا و... ! شما که بهتر از ما میدانی جهان هیچگونه اینچنین نیازمند موعود نبوده است.

هیچگاه انسان چنین دردمند و عاجز نبوده و در عین حال ازادیخواه! امروز انسانهایی هستند که در راهت نه جسم و جان که روح فدا کنند! امروز قلبهایی هست که فقط به شوق امدنت و دیدن عدالت مشتق از عدالت الهی ات  می تپند.

فقط بیا!

"صل الله علیک و علی ابائک االطاهرین  و علی امک الفاطمه الزهرا"



برچسب‌ها:
[ جمعه 90/7/29 ] [ 1:24 عصر ] [ م.رزاقی ] [ نظر ]

     زندگی بی بی ما زینب کبری بسیار مرفه بود.غلام وکنیز بسیار داشت. عروس جعفر طیار  و همسر عبدالله با کمال وسایل موجود و بعد میبیند  سالار ما حسین علیه السلام حرکت میکند. تمام این رفاه را رها میکند و خود را در راه ناملایمات میاندازد! توجه کنید زینب کبری از حرام نگذشت از حلال گذشت!همانگونه که پدر بزرگوارش از حلال نیز میگذشت! و این یعنی زن از دیدگاه شیعه! او میداند به راهی میرود که اخرش کجاست و تن به راه میسپارد و به عشق ! شب 28 رجب شبانه با مولایمان حسین علیه السلام از مدینه به مکه گریخت و میدانست که عاقبت راه چیست! میدانست!

   در کنج راحت به وصال رسیدن سخت است.

  کاش اینگونه زن باشیم!



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 90/7/28 ] [ 9:34 صبح ] [ م.رزاقی ] [ نظر ]

  بسم الله الرحمن الرحیم

   هر پنج شنبه حال غریبی دارم.همان حال و هوای شب عید را.نزدیک عید غدیر که باشد یک بغض فروخورده هم چاشنی اش میشود! یک بغض نگریسته برای حقی که غصب شد و در خانه نشست.حقی که به ناحق تنها ماند.و حالا 1400 سال است که ما عده ی معدود در افسون ان روز و این فتنه هنوز جور میکشیم و در خانه مینشینیم!

     در سرزمین وحی عربستان که حالا ال سعود نامشان را به ان ضمیمه کرده اند! جایی که عزتش و سرمایه اش را مدیون نام اسلام است من شیعه حق ندارم تحصیل کنم کار دولتی داشته باشم یا ...شایدنفس راحت بکشم! اما عده ای حتی بدیهیات قران را مانند حرام بودن شراب نادیده میگیرند!خادم الحرمین محسوب میشوند!گاهی فکر میکنم ایا در این ونیا و در حال حاضر بغض کسی را بیشتر از ملک عبدالله به دل دارم؟؟ باور کنید نه!برای من ملک عبدالله دنباله ی همان غاصبین است !

    در بحرین مروارید پرور من شیعه اکثریت عددی را دارم!بخشی از خاک بزرگ ترین کشور شیعی جهان بوده ام!اما حق ندارم حتی رای ازاد بدهم!

برای من که حقوق خوانده ام و یک مشت ایدئولوژی های غربی را بزور در حلقم فرو کرده اند این یعنی نقض حقوق بشر و ازادیهای اساسی !اینکه هر 30 هزار شهروند شیعه معادل 2 هزار شهروند سنی میتوانند رای بدهند و نماینده داشته باشند! اینکه معلم باشی پزشک باشی پرستار باشی و فقط به دلیل شیعه بودن برکنار شوی!!! این را داشته باش و انطرف تر عالم در فرانسه کشوری که بازهم در دانشکده حقوق  ان را نماد دموکراسی به ما معرفی میکنند!! بدلیل ممنوعیت هر نوع تظاهر دینی حجاب ممنوع میشود!!!

  من نمیدانم چرا تمام این کارها موافق ! با حقوق بشر است اما مثلا رجم حکمی که با توجه به شدت و قبح جرم زنای محصنه اسلام تشریع کرده است غیر انسانی  است!!! وزانی و زانیه که حرمت خدا را شکسته اند  انسان هستند اما پزشک یا پرستار بحرینی یا زنی که به جرم شیعه بودند در زندان است ناموسش حلال میشود و انسان نیست!!!!

  حکام ظالم امروز گرچه افراط بنظر برسد از نظر من با فرعون ونمرود هیچ فرقی ندارند! انان خود را خدا نامیدند و اینان نیز ! میدانید این همه بلایا چرابر سر ما امد؟؟؟ تا به حال فکر کرده اید چرا ضد ارزش هایی مانند بی بند و باری تبدیل به ارزش شدند؟ نگویید زیاده رویست  تا بگویم همه انچه بر سر ما و فراتر از ان دنیا امد از سقیفه بنی ساعده کلید خورد! از روزی که نا حق گریزان از جهاد به حکم شورا !! جانشین حیدر کرار میادین جهاد علیه باطل شد! نگویید به بی بند و باری دنیای معاصر چه ربطی دارد که میگویم یکی از همان سه نفر بود که معاویه را والی شام کرد و این بزور شمشیر ایمان اورده را قدرت دوباره بخشید و باز همین معاویه پس از خدعه های بسیار  و توطئه قتل سبط اکبر امامنا حسن مجتبی علیه السلام طبقه ای را در جامعه عرب انروز ترویج داد که هر چه حکم فقهی راجع به خانه نشینی زن میبینی از انها اب میخورد طبقه ای از زنانی که کارشان رقاصه گی و ...  .دیگر چه بگویم ؟ ایا چنانچه مولای ما علی وقتی هنوز جامعه اسلامی تعالیم رسول معظم را از یاد نبرده بود حکومت را بدست میگرفت چنین وقایعی چند سال بعد رخ میداد؟ 

   تردید ندارم اول کسی که با اولی بیعت کرد خود شیطان بود! اساسا او مبدع این فتنه بود پیش از این هم بسیار این کارها را کرده بود!

    قوم پیامبران را منحرف میکرد تا تعالیم یکتا پرستی محو شود قوم موسی را گوساله پرست قوم عیسی را پیامبر پرست کرده بود !بارها تلاش کرد ابراهیم خلیل را بکشد اما نتوانست حتی سعی در انحراف او هم داشت اما با ضربه سنگ این عبد صالح چشم راستش کور شد و حالا تبدیل به نا خدای یک چشم جهان مدرنیته  شده  در این خیال خام که "مولای عصر و زمان امامنا مهدی "ارواحنا لتراب المقدمه الفدا را شهید کند و... بعد او بماند با ما نوع بشر و یک تسویه حساب قدیمی !!

   خاطرش نیست که کیمیای محبت ال رسول صلوات الله علیه و اله تیر اخر این ترکش که است که سپر ندارد!و این تعبیر کلام خداست که فرمودکید شیطان ضعیف است!

  مولای من اگر گوشه چشمی به ما داشتی ببین که چگونه در سرتاسر دنیا فریاد دادخواهی بر امده!ببین که چگونه دلشوره ی امدنت را داریم. کاش میدانستیم از کدام راه میایی از کدام شهر کدام کوچه کدام بیابان! اذین ببندیم و روح قربانی ات کنیم!

اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

 

 



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 90/7/28 ] [ 8:56 صبح ] [ م.رزاقی ] [ نظر ]
   1   2      >
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

م.رزاقی
راهی پیش رو است ، بس صعب... راهی از خود به خدا... در انتظار مدد آسمانی اش قلم را نذر کرده ام !
لینک دوستان
برچسب‌ ها
امکانات وب
ایران رمان


وبلاگ نویسان قالب وبلاگ وبلاگ اسکین قالب میهن بلاگ