سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلوک

بسمه الطیف

   بعد از روزها پیله نشینی رازی رسیده است . رازی از ورای احساسات زمینی . رازی بزرگ که حنجره بسیاری بزرگان گذشته . رازی بنام سکوت . درهای حکمتش خوانده اند . راهیست برای شناختن انچه باید رخ دهد . راهی برای نگریستن موقعیت از بیرون و درگیر نشدن مگر به هنگام ضرورت، با وقایع . پیدا کردنش سالها طول کشید . اما امد .

  فریاد ها باید کشیده شود اما در زمان خود و بر سر انکه باید . گلایه ها باید گفته شود اما نه برای خود که برای جمعیت مظلوم ِ مخلوق ِ حق. خدایا من دیدم رازی را به نام خدمت به خلق الله .من دیدم پشیمانی بعد از کم کاری را .من دیدم حکمت ها نهج البلاغه ی وصیّ ِتو را که یک به یک در زندگی ام جاری شدند . چرا  گاهی شبیه بچه مدرسه ای ها باید اول تادیب شویم بعد مستبصر ؟

  نمیدانم روزهایی که بی اقتدا به مولا گذشته چه کنم ؟ نه اینکه محبت نبوده...نه!!! اما اقتدا عملیست ! نمیشود کنج خانه نشست به زمین و زمان دستور داد ، اصلاح کنید ارض را برای موعود... نه... شیوه "علی و پسرانش" روحی لهم الفدا ؛ اصلاح زمین است ، زدودن فقر است ، در مسند خلافت نشد ! با زراعت ! با تفقه و علم پراکنی ! خدایا چقدر از این راه دوریم. چقدر به دنبال پر کردن جیبیم...رفاه خود و البته در این کنار دیگران هم هستند!!! اما برای علی وپسرانش دیگران بودند وخودشان؛ تردید دارم حتی درکنار مردم به خود فکر هم میکردند! ؛ اگر همه ی مدعیانی چون من ! به انان اقتدای عملی کنند تردید ندارم ، نه تنها وطنم با اینهمه محب اباد میشود که تمام دنیا هم اباد خواهد شد . که خداوند وعده داده برای اصلاح برخیزید و یاریتان میکنم . اما اگر این حبّ میزها...و بخشنامه ها...والبته رییس بازیها رهایمان کند. که فکر کنیم ، کجای زمین خدا را گرفتیم و اباد تر شد. چند نفر که امیدی به اینده شان نبود ، روزهای زیبایی را ساختند وما موجبش بودیم.

  رواست در شهری که من زندگی میکنم ، ثروتی به اندازه تاسیس یک کارخانه کوچک صرف خرید یک اتومبیل شود؛ و زنی و زنانی به غلط با تکیه بر کلام ابلیس ، نجابت حراج کنند... رواست در زیر سقفهای این شهر ، عده ای از سیری به خود بپیچند و داروی هاضم میل کنند وعده ای...همیشه چشم به کیسه های خرید همسایه باشند! رواست در این شهر... همه میدانیم...خوب میدانیم که در شهر ما دیگر شهر ها چه شرّی بنام مادی گرایی در حال رشد است!

  نه دم زدن از سیره مولا ، شیعه بودن نیست! این را میگویم و پای ان ایستاده ام . وظیفه ای بر دوش هر کسی است که نام علی بر زبان دارد . نگویید او علی بود که چنان میکرد...او فاطمه بود که چنین میکرد...نه اینها مقتدای ماست . اگر قرار بود ما فقط این ها را بدانیم و بعد توجیه کنیم که ما نمیتوانیم...ان سیره خوبان است ، پس حاصل چیست؟ من و ماتریالیست ِ پوچ گرا که در نهایت به یک چیز میرسیم : لذت خود و خود پرستی ! خود پرستی این شیطان پرستی مدرنیته قرن 21 ! که مدام از خلال اثار و کتابها به خوردِمان میرود. تا شبیه جامعه غرب شویم ...هر که بفکر خود...! حال که می بینیم حتی در جوامع مادی گرا هم جمع گرایی ، نه از نوع مارکسیستی، که ازنوع فقیر سالاری!! باب شده ، ایا زمان اقدام ما نرسیده است؟ ایا زمان تعویض ارزشهای مادی چون ماشین و ساعت و گوشی با ارزشهای معنوی شیعی نرسیده است؟ ایا زمان ایجاد "فقیر سالاری دینی" نرسیده است؟

  این میثاق جدید من است. وعهدی تازه و نیرویی عظیم برای اصلاح...به هر قیمتی...ولو بهای ان رفاه ظاهری ام باشد. نذر تازه ام بپذیر... محبوب همیشگی لحظه های ادم بودنم!

 



برچسب‌ها:
[ چهارشنبه 90/11/26 ] [ 11:54 صبح ] [ م.رزاقی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

م.رزاقی
راهی پیش رو است ، بس صعب... راهی از خود به خدا... در انتظار مدد آسمانی اش قلم را نذر کرده ام !
لینک دوستان
برچسب‌ ها
امکانات وب
ایران رمان


وبلاگ نویسان قالب وبلاگ وبلاگ اسکین قالب میهن بلاگ