سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلوک

بسمه الحقّ الملک المبین

    در کشاکش ادعایی به اندازه ی سالیان عمر ، لحظه ای می ایستم... به آنچه عمری فریاد زده ام نگاه میکنم... واکنون آنچه باقی می ماند شرمی است عمیق نسبت به سیره ای که به اندازه ی تمام لحظه های تنفّسم ، به جای قرب بِدان، از آن دور شده ام. سیره ای که سراسر عقل و حکمت است را چوبی کرده ام بر فرق هر معاندی که با من و عقایدم مخالف بوده!! به جای ریختن قالب عملم بر عملکرد مقتدایم ، او را به قالب عمل خویش ریختم! که هر چه من میگویم حق است و لاغیر! و توجیه حق بودن ِ من ، مدعی ِولایت امیرالمؤمنین علی بودن است وبس ! همین ادعا کافیست که هر چه من میگویم درست باشد و هر چه معاندم گفت باطل و من محق هستم به او توهین کنم! آزارش دهم ! و تحقیرش نمایم ! این رویه عملی من بوده !!! وحالا شرمنده گی و ترس از پاک نکردن اثار عمل برایم باقی مانده است... گاهی به معنادین حسادت میکنم! انها مدعی نبودند و معیار سنجش ایشان متفاوت خواهد بود! امّا آیا در پیشگاه قاضی عادل مطلق ، خداوند تعالی ، توجیهی برای عدم عمل به سیره ای که مدعی اش بودیم را داریم؟؟؟  آیا صرف بردن نام امیرالمومنین و ادعای محبت و ولایت برای گام زدن در طریق سلوک ایشان کافیست؟ آیا لااقل نباید به آنچه میگوییم پایبند باشیم؟؟  چه توجیهی برای ارتکاب محارمی که امام علی علیه السلام از انها اجتناب داشت داریم؟؟ آنهم علنی !!! چه توجیهی برای سفره های سرشار از ربا و مهر سکوتی که بر لب زدیم داریم؟ آیا امام علی علیه السلام نیز مانند ما به تجارت با عقایدش میپرداخت؟ برای کسب اعتبار به مسجد می رفت ؟ آیا جامه ی دین برای او انگیزه ای برای ظاهرالصّلاح بودن ، بود؟

   جز این است که امام علی علیه السلام سخت گیر ترین ِمردم نسبت ِبه خویش بود؟ آیا این علی نبود که در نخلستان های کوفه از خوف خداوند تعالی شب تا به صبح سر به سجده می نالید؟ این چه توجیهی است برای خود تراشیده ایم که به صرف ادعّا !! ی محبت ایشان مستقیم راهی بهشت می شویم ؟؟؟!!  ایا این خلیفه ی مسلمین نبود که از روشنایی اندکی از بیت المال اجتناب میکرد و ما پنجه در بیت المال ... !!! آیا این علی نبود که برادر فقیر و عیالمندش را داغ کرد !!!  و ما عامل تصدّی هر قوم خویش دور ونزدیک بی هنری هستیم !!! چه توجیهی لئیم تر از ادعای محبت امیر المومنین ! که این ادعای پذیرش ولایت عین دشمنی است ! وقتی به سیره ی معاویه زندگی کنیم و نام امیر المومنین علی را ببریم ! تا گلوگاه غرق خودپرستی و تجمل باشیم وادعای علوی بودن را هم روزی پنج بار تکرار کنیم !!! علی را حجت خدای تعالی بدانیم اما در روزمرهّ گی دنیاییمان ، حجتی جز نفس نداریم که هر چه لذّت پَسَندد ما پَسَندیم !!!

   از سفره ی طعام علی گرفته تا کلامی که بر منبر قدرت جاری می ساخت همه اش معیار بوده و هست ... نه فقط برای علوی بودن که برای انسانی زیستن ! الگوی کاملی برای اصلاح جهان ، برقراری عدل ، توحید قولی و فعلی، اعتقاد راسخ به معاد و... این دریا گوهر برای یافتن بسیار دارد و ما ایستاده بر ساحل فقط به موجها نگاه میکنیم ! غافل از اینکه اگر جهد نکردی نیافتی... امّا لذّت زیر دندان نفسمان مزّه کرده... علوی وار زیستن دردسر دارد!!! باید مدام مواظب حلال و حرام باشی... دستت ... گامت... کلامت ... و نگاهت... این اخری از همه سخت تر است !!! همین ادعای دست و پا شکسته ما را به بهشت میرساند !!!! مهم نیست نگاهت را چطور مطمح تیر ابلیس ساختی !! مهم نیست دستهایت چقدر حق و ناحق را ممزوج کرده... یا با این گامها چقدر راه باطل پوییدی... مهم همین ادعاست و بس...

   هنوز شرمنده ام... به اندازه ی تمام مدعیّان... به اندزاه ی تمام "یا علی" هایی که دِشنه بود به قلب ِعلی ! از خود آغاز کرده ام... شاید روزی بیماری خود انتقادی ام دنیا را فراگرفت! شاید مردمان روزی خود را توجیه نکردند و اصلاح آغاز شد... شاید... "اگر خدا بخواهد"... مقتدای من  عهد میبندم ، مانند تو زندگی کنم... مانند تو نگاه کنم... مانند تو ارتزاق کنم... مانند تو به صلاح دین نگاه کنم نه صلاح خویش... من بر غریزه حاکم باشم و نه او بر من... و بعد ادعای علوی بودنم گوش عالم را کر کند! عهدم را زمزمه میکنم با هر اذان و اقامه ... مباد نِسیان ، این همدم انسان بودن ، فراگیرد مرا...

 وَ بِعَونکَ یا حَق

 



برچسب‌ها:
[ دوشنبه 91/3/15 ] [ 11:27 صبح ] [ م.رزاقی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

م.رزاقی
راهی پیش رو است ، بس صعب... راهی از خود به خدا... در انتظار مدد آسمانی اش قلم را نذر کرده ام !
لینک دوستان
برچسب‌ ها
امکانات وب
ایران رمان


وبلاگ نویسان قالب وبلاگ وبلاگ اسکین قالب میهن بلاگ